وبلاگ – کلاسیک (۱ ستون)

برگزاری دوره آموزشی شمیم وحدت۲

دوره آموزشی شمیم وحدت۲ در موسسه فرهنگی ملت ابراهیم برگزار شد.

این دوره به همت معاونت آموزش موسسه، ویژه طلاب پایه چهارم مدرسه امام خمینی (رحمت الله علیه) تهران، به مدت دو روز (۳۰ و ۳۱ تیرماه) در قم برگزار شد.

جریان شناسی اهل سنت، اهل سنت ایران، شیوه های تعامل با اهل سنت، مبانی وحدت و وحدت از نگاه امامین انقلاب سر فصل های آموزشی این دوره بود که توسط اساتید موسسه ارائه گردید.

 

برگزاری هیئت به مناسبت عید غدیر


به همت معاونت فرهنگی موسسه ملت ابراهیم علیه السلام، مراسم جشن عید غدیر با حضور جمعی از اعضا در محل جدید موسسه برگزار شد.

در این مراسم، حجت‌الاسلام والمسلمین اقبالی از مبلغین موسسه به ایراد سخن و مداحی پرداخت و در پایان از میهمانان بر سر سفره اکرام حضرت علی علیه السلام پذیرایی شد.

گزارش همایش منادیان امت

اولین همایش منادیان امت، ویژه ائمه جمعه اهل سنت استان سیستان و بلوچستان به همت موسسه فرهنگی ملت ابراهیم علیه السلام و با همکاری نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در امور اهل سنت استان سیستان و بلوچستان و اداره کل ادیان و مذاهب سازمان تبلیغات اسلامی، پنجم تا هشتم تیرماه در تهران برگزار شد.

در افتتاحیه این همایش که با حضور بیش از ۶۰ تن از ائمه جمعه منطقه بلوچستان در اردوگاه امام خمینی ره تهران برگزار شد، حجت الاسلام و المسلمین سیفایی مدیرکل اداره ادیان و مذاهب سازمان تبلیغات اسلامی ضمن بیان اینکه علما وارثان ماموریت انبیاء در تحقق عبودیت الهی و مبارزه با شرک و کفر در جامعه هستند هدف از این همایش را گفتگو پیرامون چگونگی امتداد و اجرای این ماموریت الهی در جامعه اسلامی عنوان کرد.

حجت الاسلام سیفایی در ادامه حل مشکلات امروز جامعه اسلامی را از وظایف علمای جامعه بیان کرد و افزود تحقق این مهم صرفا با انتقاد از وضعیت موجود امکان پذیر نخواهد بود و نیاز است تا طلاب و روحانیون با شناخت کامل نسبت به مسائل و مشکلات روز جامعه، نسبت به یافتن راهکار برای حل این مسائل مجاهدت داشته باشند.

حجت الاسلام و المسلمین دکتر صفری قائم مقام معاونت فرهنگی اجتماعی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در امور اهل سنت استان سیستان و بلوچستان دیگر سخنران مراسم افتتاحیه با بیان اینکه تفاوت و اختلاف بین انسان‌ها یک سنت الهی است که خداوند در آیه ۱۳ سوره حجرات به آن اشاره کرده است افزود هدف از این گونه برنامه ها تلاش در رفع اختلافات و تاکید بر اشتراکات برای شناخت بهتر و تحقق اهداف عالی تر در جامعه اسلامی است که علما و ائمه جمعه در این امر نقش به سزایی خواهند داشت.

حجت الاسلام والمسلمین دکتر حاجی اسماعیلی مدیر موسسه فرهنگی ملت ابراهیم علیه السلام و دبیر این همایش در سخنان خود ضمن بیان برنامه‌های همایش منادیان امت با اشاره به عنوان این همایش که برداشتی از آیه مربوط به نماز جمعه است، ائمه جمعه را منادیان وحدت و برادری در جامعه دانست که در تحقق اهداف انقلاب اسلامی برای دستیابی به تمدن نوین اسلامی نقش بسیار مهمی دارند.

در روز نخست این همایش سخنرانان و کارشناسان مدعو مباحث خود را ارائه نمودند.

حجت الاسلام و المسلمین میرمحمدیان مدیر بنیاد هدایت نخستین سخنران روز اول همایش بود که مباحثی پیرامون نقش امام جمعه در جامعه را مطرح کرد. (متن کامل این سخنرانی را اینجا بخوانید.)

سخنران دیگر روز نخست همایش منادیان امت، دکتر ایزدخواه نماینده محترم مردم تهران در مجلس شورای اسلامی بود که در مورد مسائل اقتصادی استان سیستان و بلوچستان و ظرفیت ائمه جمعه در نقش آفرینی فعال برای حل مشکلات این استان سخنانی را ایراد نمود. (متن کامل این سخنرانی را اینجا بخوانید)

دکتر خالد قدومی نماینده جنبش حماس در ایران دیگر سخنران این همایش بود که ضمن تشریح وضعیت فعلی فلسطین و مواضع کشورهای اسلامی در قبال قدس شریف، نکاتی درمورد وظایف علمای اسلام نسبت به قبله نخست مسلمین جهان بیان کرد.

برنامه دیگر روز نخست همایش حضور در حوزه علمیه امام خمینی(ره) تهران و بازدید از این حوزه علمیه و نیز جلسه با جمعی از مدیران حوزه های علمیه تهران بود.
شرکت کنندگان در این نشست صمیمی به تبادل نظر پیرامون مسائل جامعه و نیز بیان تجربیات خود در اداره حوزه علمیه پرداختند.محورهای اصلی مطالب بیان شده در این مراسم عبارت بود از ضرورت اتحاد و همدلی بیش از پیش فرق و مذاهب اسلامی، ضرورت نگاه کلان به تمدن اسلامی و پرهیز از پرداختن به موضوعات تفرقه‌انگیز، ضرورت دشمن شناسی بیش از پیش و همچنین لزوم همفکری و همکاری در جهت تقویت گرایش های دینی و مقابله با معضلات اجتماعی، لزوم تداوم این گونه نشست های صمیمی میان بدنه اهل سنت و تشیع، لزوم ترویج اصل دگر پذیری در جهت تداوم صلح و آرامش در جامعه، توصیه به تقویت بار محتوایی این گونه نشست‌ها و هدفمند تر برگزار شدن این گردهمایی در جهت تولید فکر و اندیشه و راهکار.

حجت الاسلام و المسلمین فیضی مدیر حوزه علمیه امام رضا علیه السلام، حجت الاسلام و المسلمین دسمی مدیر حوزه علمیه بقیه الله، حجت الاسلام و المسلمین سید حجت حسینی مدیر حوزه علمیه عروه الوثقی، حجت الاسلام و المسلمین حسن مرادی مدیر حوزه علمیه امام خمینی (ره)، حجت الاسلام و المسلمین حسینیان مدیر مدرسه اصول دین و حجت الاسلام و المسلمین آقازاده مدیر موسسه تخصصی فقه و اصول آل محمد (صلوات الله علیهم اجمعین) از جمله مدیرانی بودند که در این نشست به ایراد سحن پرداختند.

مولوی عبدالواحد حسین زهی، مولوی اسماعیل ریگی و مولوی محمدکریم میربلوچ از ائمه جمعه زاهدان، مولوی عبدالواحد بامری و مولوی عطاءالله رسولی زاده از ائمه جمعه ایرانشهر نیز از جمله عزیزانی بودند که در این نشست نکات خود را بیان کردند.

در روز دوم برگزاری این همایش مهمانان پس از بازدید از پل طبیعت به موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس رفتند و از تالارهای هفتگانه این موزه دیدن کردند.

برنامه دیگر روز دوم همایش منادیان امت حضور در حسینیه جماران و دیدار با حجت الاسلام و المسلمین نواب ریاست محترم دانشگاه ادیان و مذاهب بود. حجت الاسلام نواب در این دیدار با اشاره به اهداف بزرگ بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران، اظهار کرد:حضرت امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه) نگاه دنیا را به شیعه و سنی عوض کرد. امام همیشه به دنبال تحقق جامعه‌ای بود که فراتر از مقولات شیعی و سنی صورت‌بندی می‌شود. چرا که هدف ایجاد جامعه انسانی فارغ از حساسیت‌های مذهبی بود.

وی ضمن تاکید بر نقش فعال و مهم ائمه جمعه استان سیستان و بلوچستان در امور فرهنگی و اجتماعی این استان افزود ما از تلاش علمای استان در راستای اعتلای فرهنگ مردم سپاسگزاریم و امیدواریم در آینده نیز به همت شما عزیزان شاهد وحدت و همدلی هر چه بیشتر بین شیعیان و اهل سنت باشیم.

آخرین سخنران این همایش حجت الاسلام و المسلمین ابوترابی‌فرد امام جمعه موقت تهران بود که در نشستی صمیمی با مهمانان همایش به گفتگو پرداخت.

یکی دیگر از برنامه های این همایش برگزاری دو کارگروه تخصصی با موضوع مسائل استان و مسئله فلسطین بود. در این کارگروه ها که در سه گروه مجزا برگزار شد، اعضای کارگروه درمورد موضوعات مطرح شده به بحث و تبادل نظر پراختند.

همایش منادیان امت هشتم تیرماه با برگزاری مراسم اختتامیه و اهداء یادبود به شرکت کنندگان به کار خود پایان داد.

متن سخنرانی دکتر ایزدخواه در همایش منادیان امت

همایش منادیان امت ویژه ائمه جمعه اهل سنت استان سیستان و بلوچستان، به همت موسسه ملت ابراهیم پنجم تا هشتم تیرماه در تهران برگزار گردید.

دکتر ایزدخواه نماینده محترم مردم تهران در مجلس شورای اسلامی یکی از مدعوین این همایش بود که بحثی پیرامون مسائل اقتصادی استان سیستان و بلوچستان را ارائه کرد.

متن پیش رو مشروح مباحثی است که دکتر ایزدخواه در این جلسه مطرح کرد:

 

بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین.

من یک شعار دارم که همه جا می گویم: بلوچستان خانۀ دوم من است. یک سال و اندی در زاهدان مستقر بودیم و در جنوب استان (منطقه مکران بیشتر) طرح اقتصادی داشتیم.

نکاتی از آن طرح هست که خدمتتان عرض می کنم.

بحث اقتصاد مردمی یا مردمی شدن اقتصاد! که امروزه به عنوان یک رکن اصلی در اقتصاد مقاومتی مطرح است.

اگر ۵ رکن برای اقتصاد مقاومتی بر شمارند از قبیل: اقتصاد تولید مدار، اقتصاد عدالت بنیان، اقتصاد دانش بنیان، درون‌زایی و برون‌گرایی و اقتصاد مردم؛. این رکن پنجم، من معتقدم که اساس اقتصاد مقاومتی است و همۀ ارکان دیگر هم حول این رکن راه می افتد.

کار به دست مردم! حتی این بحثی که می گوییم خدمت به مردم، این لازم است ولی این به اندازه‌ای که می گویم اقتصاد مردمی نیست.

حضرت امام در تشکیل جهاد سازندگی کار را دست مردم دادند. یعنی نفرمود مثلا بروید سه وزارتخانه تاسیس کنید ویژۀ روستا. اینها بروند خدمات مثلا مضاعف به روستا بدهند.

ابتدا به ساکن امام فرمود: ما باید متوسل شویم به ملت.

این صدر فرمان تشکیل جهاد سازندگی است. ما باید متوسل شویم، متوسل شویم به ملت در حل مشکلات.

بعد ایشان اعلام می کنند که من جهاد سازندگی اعلام می‌کنم. همه، همه بروید پای این کار! «همه با هم» شد شعار جهادسازندگی. همه با هم جهاد سازندگی. این فرمان امام است. همگی بروید پای این کار.

امام بارها تاکید کرد که دولت به تنهایی نمی‌تواند. روحانیت به تنهایی نمی‌تواند. سپاه به تنهایی نمی‌تواند. همگی باید پای این کار باشید.

و در جهادسازندگی جواب داد؛ دنیا اذعان دارد حرف ما نیست. دانشگاه‌های دنیا و… مطالعه نموده‌اند روی جهاد سازندگی و می گویند این تجربه قبلا در دنیا عمل نشده بود و در ایران تجربۀ بی نظیری بود که در یک عرصۀ سختی مثل توسعه روستایی، آن زمان که جاده نداشت، آب نداشت، بهداشت نداشت، مدرسه نداشت، یک نظام نوپا بیاید ـ که هنوز ۴ ماه از پیروزی انقلاب گذشته بود ـ اصلا ساختار نظام تشکیل نشده بود، در آن مقطع نظام بیاید و در ابتدایی‌ترین روزهای خودش کار را به دست مردم  دهد و کار انجام شود؛ در مقطع خودش!

هنوز روستاها مشکلات زیادی دارند. اما در مقطع خودشان شکاف‌های عمیق آن زمان، که بعضی برای جهادسازندگی اعزام می شدند می گفتند زمانی که می‌رفتیم روستایی و امور آن روستا را انجام می دادیم و مشکلات رفع می شد و قصد بازگشت داشتیم، می‌دیدیم دودی از پشت کوه بلند شده است و زمانی که به سمت آنجا می رفتیم می دیدیم یک روستا آن پشت هست که حتی در نقشه هم ثبت نشده است لذا تازه برای ثبت آن اقدام می کردیم. در آن مقطع توانستیم کار را دست مردم بدهیم.

همه با هم یعنی دولت و مردم با هم. ما نمی گوییم دولت برود کنار و مردم همه کاره شوند. مهم این است که شما از کدام سمت شروع به حرکت کنید.

ما در ماجرای اقتصاد این قافیه را باختیم. عاملیت باید دست مردم باشد و نظام پشتیبان باشد. الان بر عکس هست. نظام عاملیت دارد و مردم به دولت کمک می کنند.

نهضت سوادآموزی چه بود؟ یک حرکت مردمی! امام مشاهده کرد که با کار بروکراسی بی‌سوادی ریشه کن نمی شود. آن موقع ۸۰ درصد شکاف در سوادآموزی جامعه بود. که با کار دولتی ریشه کن نمی شد آن هم با بودجه قطره چکانی. اینجا باید کار را دست مردم داد.

مادر بنده تعریف می کردند که: «در مشهد جلسات قرآن داشتم. وقتی امام برای نهضت سواد آموزی فرمودند، اولین نفر ثبت نام کردم که بقیه خانم‌ها از ثبت نام کردن خجالت نکشند. چون سواد قرآنی داشتم نه سواد کلاسیک. و به خانم‌ها گفتم از این پس به جای سه جلسه قرآن در هفته، دو جلسه برای نهضت سوادآموزی و یک جلسه برای قرآن قرار می دهیم. خانمی گفت: طبقه بالای منزل ما خالی است؛ برای برگزاری کلاس‌های نهضت قرار بدهیم. یک خانمی گفت: هزینه تخته با من. یکی گفت: من دیپلم دارم؛ آموزش رایگان با من. دیگری گفت: هزینه چای کلاس‌ها با من. و به این صورت کلاس‌های سوادآموزی راه افتاد آن هم در محله پایین شهر و محروم. و بعد به مدرسه گفتیم ما کلاس برگزار می کنیم فقط شما امتحان بگیرید و مدرک بدهید.»

حالا این یک محله است و یک سلول. این را در میلیون‌ها سلول که مثل این کلاس در کشور راه می‌افتد ضرب کنید. که می شود نهضت سوادآموزی و ریشه کن شدن مشکل بی‌سوادی در کل کشور.

در پاکستان مراسمی بود. یکی از آقایان آنجا گفت: کشور ایران مانند هواپیما آماده تیکاف کردن است برای توسعه. گفتم چطور؟ مگر کشور شما این قابلیت را ندارد؟ گفت: خیر. به طور مثال ما هنوز درگیر مشکل بی سوادی در کشور هستیم و ۶۰ درصد کشور بی سواد است و مثل ایران بی سوادی ریشه کن نشده است.

جایی که عقب ماندگی وجود دارد و هست ـ اقتصادی باشد یا هر چیز دیگر ـ آن چیزی که اهرم است برای حل مشکل، قدرت مردم است.

دموکراسی نمی شود؛ حالا هر کسی هم که رئیس جمهور بشود باز مشکل حل نمی گردد چون ذات دولت نمی تواند و توانش را ندارد. پس کجا و چه کسی باید مشکل را حل کند؟ قدرت مردم.

تفاوت الگوی اسلامی ایرانی ما با دنیا و غرب و لیبرالیسم و کمونیسم در همین است. یا باید لیبرالیسم باشیم و سرمایه‌داری و سرمایه سالاری، و مردم منتظر باشند تا سرمایه‌داری مثل بیل گیتس اشتغال ایجاد کند. که می‌تواند یک شبه ۶۰۰ هزار نفر را بیکار کند و دولت هم فقط بتواند مدتی به عنوان مرهم و برای چند صباحی بیمه بیکاری دهد.

یا نظام کمونیسم باشد که دولت سالاری است و همه چیز دولتی است.

هر دو نظام به فساد کشیده می شود و کمونیسم را به طور مثال در شوروی دیدیم.

ما می گوییم مردم سالاری. کار دست مردم باشد. قدرت مردم؛ تشکل‌های مردمی. مردم که می‌گوییم منظور فقط مردم مهجور نیستند، دانشمندان مردم هستند، تجار مردم هستند و… .

پس از لحاظ تئوریک از اینجا در حال ضربه خوردن هستیم. در همۀ عرصه‌ها مشکل این است که کار دست مردم نیست. مردم را مصرف کننده کرده‌ایم و کار کارمندی بکنند و مای دولت برای آنها رفاه و آسایش و بهداشت و … می آوریم! مگر چقدر شمای دولت قدرت دارید؟ تازه اگر پاک دست عمل نمائید!؟

برای چه حضرت آقا اصل ۴۴ را فرمودند؟! برای آنکه بیهوده دولت خیلی بزرگ شده است. وقتی دولت را خیلی بزرگ کنیم هم لَخت می شود و قدرت حرکت ندارد و هم خلاقیت و بهره‌وری آن پایین می آید و همه چیز دستوری می شود از بالا به پایین. و از طرفی هم فساد در دولت زیاد می شود.

امام این موضوع را همان ابتدای انقلاب متوجه شدند. در قصه های روستاها و جهادسازندگی و نهضت سوادآموزی و… در علم و جهاد دانشگاهی و جهاد علمی برای نظام و انقلاب.

شهید شهریاری فرمول غنی سازی ۲۰ صدرصد را ارئه داد. استاد دانشگاه بود نه کارمند انرژی هسته‌ای. آقای عباسی رئیس وقت سازمان انرژی اتمی می گفت: هر مبلغی که ایشان درخواست می کردند پذیرفته می شد؛ صد میلیارد؛ هر چقدر. چون نیاز به ۲۰ درصد داشتیم. و از طرفی درگیر چالش با غرب بودیم. شهید شهریاری گفتند که: این باشد برای نظام.

اگر کار را بهید دست مردم، مردم خوشان می توانند از پس کارها برآیند.

مگر مردم کارشناس هستند؟

وقتی شما صحنه را برای ورود مردم باز می کنید و میدان را برای مردم آماده می سازید، آن متخصص و کارشناس هم که جزوی از مردم است وارد صحنه می شود.

با همین نگاه رفتم بلوچستان تا ببینم اقتصاد مردمی در آنجا شدنی است یا خیر؟ و می شود کار را به دست مردم داد یا نه؟

بلوچستانی که از نظر من محرومترین مناطق نیست بلکه از مظلومترین مناطق کشور است. چون از تهران دور است و مسئولین محلی هم اینجا را نمی شناسند. و از طرفی ظرفیت و توان مردم محلی دیده نمی شود.

وقتی می خواستم به صورت داوطلبانه به شهرستان سرباز بروم، به دوستان هم دوره‌ای گفتم که یک سال بروم جایی بمانم تا ببینم می شود نشان بدهم اقتصاد مردمی شدنی است یا نه؟! که دوستان دانشگاهی هم دوره‌ای گفتند اشتباه می کنی، آخر دنیا است.

سرباز، در جدول آمارهای سال ۹۵ کشور پایین ترین رده را در جدول منطقه شهرنشینی کشور داشت و فقیرترین منطقه بود.

اولین چیزی که آنجا دیدم، این بود که زمین کشاورزی در آنجا ۱۲ ماه سال کشت می شد و استراحت نداشت. برنج، خرما، هندوانه، موز و… . و هر دو ماه یک محصول جدید روانه بازار می کرد.

۳۰۰ کیلومتر رودخانه دائمی دارد.  ۱۲۰۰ کیلومتر مرز با پاکستان دارد. ۳ الی ۴  مورد بازارچه مرزی دارد. بهترین محصول کشاورزی آنجا خرما است. زودرس ترین خرمای ایران در سرباز است.از خرداد ماه تا مهر خرما دارد. این خرما توسط دلالهای غیر بومی از سر زمین کشاورزی خریداری می شود آن هم با چک شش ماهه. و در مثل شهر بم بسته بندی می شود و به بازار عرضه می گردد.

به صورت آزمایشی، جهت خرید خرما به چند نخلستان رفتیم. سراغ باغی رفتیم که گفتند محصولش خیلی مرغوب است و ۱۰ میلیون می ارزد. به صاحب باغ گفتم: محصولتان را ۱۰ میلیون می خرم. با نارحتی بلند شد. گفتم چرا ناراحت می شود اگر کم است بیشتر می دهم. گفت: شما که خیلی زیاد گفتید ولی من اول فصل و قبل از رسیدن، محصول را به قیمت ۱۲۰۰ میلیون تومان فروخته‌ام.

و ما کلا از شنبه تا چهارشنبه آنجا بودیم برای خرید، و در مجموع ۱۳۰۰ کیلو خرما خریدیم.

فرماندار به من گقت: آقای ایزدخواه! ۴۰ درصد قیمت خرما توسط دلالها به نفع باغ‌دارها افزایش یافته است.

گفتم چرا؟

گفت: به خاطر شما. خبر پیچیده است که کسی پیدا شده است و محصول را از باغ دارها به قیمت خوب و نقد می خرد و دلالها ترسیده‌اند که اگر شما این‌طور بخواهید خرید کنید دیگر کسی به آنها محصولی نفروشد و همه آنها را پس زنند لذا قیمت را افزایش داده‌اند.

ما با دست خالی رفتیم آن هم به صورت نمایشی! ببینید چقدر مثبت بود. حالا اگر دولت این کار را می کرد چقدر به نفع مردم می شد. یا به تعاونی روستایی می گفت از باغ دار محصول را بخرید. چرا دلال غیربومی بخرد.

یک مجتمع ۱۶ بابی تجاری و خالی در سرباز وجود داشت. گفتم اینجا را می توان به یک ترمینال خرما تبدیل نمود. و باغ دارها خرماها در اینجا دپو کنند و به صورت عادلانه قیمت گذاری شود تا خریداران جزئی و تجار بتوانند محصولات آنها را خریداری کنند و دیگر کشاورزان نگران ترش شدن خرمای خود نباشند و از ترس مجبور شوند به دلال بفروشند. این می شود اقتصاد مردمی.

یک تاجر کالیفرنیایی با واسطه‌ای پیش ما آمد و می گفت: چطور به شما ثابت کنم این خرمای شما سودش از نفت بیشتر است و سالانه دو میلیارد نفر مصرف کننده خرما هستند.

می گفت: اگر بتوانید خرمای با کیفیت و مورد تایید آزمایشگاه را به همراه بسته بندی زیبا در اختیار من قرار دهید، حاضرن هفته‌ای ۱۰۰ تن از خرما از شما بخرم.

در سرباز سر هر کوچه‌ای یک بوتهۀ گیاه کرک یا همان استبرق قرآنی وجود دارد. نیروی دریایی سپاه روی آن کار کرده است و می گوید بسیار ارزشمند است. بوسیله آن الیاف مورد نیاز الیسه ضد حرق می توان تولید نمود.

اما در آنجا به عنوان یک گیاه مزاحم شناخته می شود که اگر مثلا دام از آن بخورد کور می شود در حالی که یک گیاه دارویی بسیار ارزشمند است.

یک شخص کانادایی به من می گفت: اگر کشور ایران زمین در اختیار من قرار دهد، حاضرن در اینجا ۳ هزار هکتار گیاه «گز روغن» کشت کنم و اسانس و روغن آن را بگیرم و به کانادا ببرم.

در شهر سرباز، ۵ هزار تن سردخانه از کار افتاده وجود داشت. به صورت آزمایشی خرما را از زمانی که قرمز شد برای آن که به تنش دمایی نرسد باز کردیم و یک الی دو ماه در دمای ۱۸- درجه قرار دادیم. خرما به صورت سالم و تمییز و درشت رسید. منتهی شیرین نبود. یک الی دو روز در آفتاب ۴۵ درجه قرار دادیم و به اصطلاح در دمای خرما پزان قرار دادیم تا خرما شیرین شد.

آن خرما را پیش یکی از خرماشناسان بردم و از او پرسیدم این چه نوع خرمایی است؟

گفت: خرما درجه یک است که بر روی درخت عمل آمده است.

گفتم: در سردخانه به عمل آمده بدون گاز و… . ضمن آنکه هیچ آفتی هم ندارد.

آنجا کشاورزها متوجه شدند که چرا فلان کشاورز تبریزی خرمای نارس خریداری می کند.

با این کار هم سردخانه‌ها فعال می شوند و هم خرمای درجه یک و بدون آفت و سه برابر قیمت نصیب کشاورزان می شود.

یک سردخانه محل خوردروهای اسقاطی ناجا شده بود.

سراغ بازارچه پیشین رفتم. برخی تجار و صاحبان کارت بازرگانی و فرماندار را جمع کردم و با آنها صحبت کردم. گفتم: آمده‌ام شما را توانمد سازم.

پرسیدند: یعنی چه؟ چطور؟

گفتم: به من بگوئید شما که هم مرز را در اختیار دارید و هم بازارچه مرزی را، تا کدام مناطق پاکستان برای تجارت سفر کردید؟

گفتند: نهایت تا ۱۰۰ کیلومتری پاکستان مثل شهرهای مند و تربت.

پرسیدم یعنی تا کراچی نرفتید؟ گفتند: نه!

گفتم: گام اول این است که اگر شما تاجر و بازرگان هستید حداقل باید تا کراچی بروید.

گام دوم اینکه از ایران چه چیزی به پاکستان می برید؟

گفتند: محصولات لبنی و نوشابه و… .

گفتم: ایران از لحاظ محصولات پلیمری در دنیا حائز رتبه است، محصولات پلیمری و اتصالات به پاکستان نبردید؟

گفتند: خیر! تا به حال کسی به ما چیزی در این موضوع نگفته بود.

به جامعه ۲۰۰ میلیونی پاکستان این محصولات را نفرستاده بودند.

جنس در ایران بود. بازاچه مرزی در اختیار داشتند. نیاز کشور پاکستان به محصولات پلیمری وجود داشت و نیاز خود را از عربستان و از طریق کشتی و دریا تامین می کرد.

به فرماندار گفتم شما یک نمایشگاه دائمی در اینجا دائر کنید. شرکت‌های داخلی محصولات خود را در این نمایشگاه عرضه کنند. و بلوچ‌ها این محصولات را ازاینجا به پاکستان ببرند و یا تجار پاکستان بیاند و از طریق این نمایشگاه سفارش دهند.

به بانک مرکزی و برخی گفتم که بیائید و بازارچه‌های مرزی را در اختیار مردم قرار دهید. بدهید دست تجار محلی؛ پول هم می آید.

یک دختر و پسر برای ازدواج نیاز به یک واسطه دارند تا آنها را با هم آشنا کند تا پس از آشنایی به وصل شوند و ازدواج نمایند و تشکیل زندگی دهند.

ما می گوئیم مردم باید به یکدیگر برسند. یکی باید در این میان باشد که تولید کننده و تجار را به هم وصل نماید . به یکدیگر برساند تا تجارت بین آنها جاری شود.

جهاد سازندگی این کار را بر عهده داشت؛ به هم‌رسانی می کرد. نیروهای مردمی و نیروهای ادارات خدمت رسان را پیدا می کرد و به یکدیگر وصل می نمود.

ما این حلقه میانی را کم داریم.

مساجد و ائمه جمعه و جماعات می توانند این کار را انجام دهند. مردم به آنها رجوع و اعتماد دارند. فقط دست عوامل مردمی را در دست یکدیگر قرار می دهند تا بشود عاملیت مردمی.

از تعاونی صیادی پرسیدم: شما مراجعه کردید از تهران غرفه در میدان مثلا تره بار تهیه کنید؟

گفت: خیر. تا به حال کسی نگفته بود. ما همینجا ماهی را به دلال می فروشیم.

صیاد ماهی را از قایق و لنج کیلویی ۱۸ به دلال می داد و در تهران همان ماهی کیلویی ۶۰ هزار تومان فروخته می شد. در حالیکه صیادها می گفتند هزینه انتقال ماهی از طریق سردخانه با تناژ بالا به تهران کیلیویی ۵ هزار تومان هزینه در بردارد.

این اقتصاد پر هزینه است و عبث می باشد.

مردم را باید جهت تامین کالا به یکدیگر وصل کنند و در این میان هر کجا که کالایی دچار کمبود شد توسط دولت تامین شود.

 

متن سخنرانی حجت الاسلام میرمحمدیان

همایش منادیان امت ویژه ائمه جمعه اهل سنت استان سیستان و بلوچستان، به همت موسسه ملت ابراهیم پنجم تا هشتم تیرماه در تهران برگزار گردید.

حجت الاسلام و المسلمین میرمحمدیان رئیس بنیاد هدایت یکی از مدعوین این همایش بود که بحثی پیرامون نقش ائمه جمعه در جامعه اسلامی را ارائه کرد.

متن پیش رو مشروح مباحثی است که ایشان در این جلسه مطرح کرد:

بسم الله الرحمن الرحیم

آن سطحی که ما یعنی حضراتی که اینجا نشسته‌اند و حقیر و خیلی از علما با آن مواجه هستند، پیدا کردن اسلام در لایه میانی است.

در کشور اسلامی خیلی ظرفیت‌ها وجود دارد. خب فرض کنید در یک کشور غیر اسلامی زندگی می کردید، باز اگر می خواستیم اسلام را پیاده کنیم درست است که در سطح کلان نمی شد اما در سطح میانی امکان پیاده کردن آن در سطوح هست.

در خود تمدن اسلامی برای این زیرساخت در نظر گرفته شده است. ببینید تمدن غرب وقتی می خواهد بیاید داخل جامعه با چه می آید؟ یک سری ابزارها دارد. ابزارش چیست؟

اولی در حوزه اقتصاد بانک است. یعنی هر جایی که می خواهد تمدنش را بنا کند بانک تاسیس می نماید.

دوم؛ ابزار تفریحی ایجاد می‌کند. قهوه خانه، شهربازی، کلوپ‌های شبانه، مشروب و… یک سری از این موارد.

مثلا می گویند آمریکا وقتی می خواهد برود در روسیه نفوذ خودش را جاری کند اولین چیزی که راه اندازی می‌کند فروشگاه مک دونالد و همبرگرهای مک دونالد است که فرهنگش را با همبرگرهای مک دونالد منتقل می‌کند.

اسلام، آن اولین چیزی که در یک جامعه می خواهد در یک سطح خُرد جامعه سازی بکند با چه چیزی این کار را انجام می دهد؟

وجود مقدس پیامبر مکرم اسلام صلی الله علیه و آله اولین کاری که در مدینه کردند چه بود؟

ابتدا مسجد بنا کردند. یعنی کار این بود که باید یک خانه خدا، یک پاتوقی برای تمدن ساخته شود.

اولین کاری که کردند به محض اینکه شرایط آماده شد، یک مسجد بنا کردند که خودشان آنجا مستقر بودند. محل حکمرانی حضرت آنجا بود محل عبادت حضرت آنجا بود، محل دانش آنجا بود. همه کارهای جامعه آن زمان را در این مسجد مدیریت می کرد.

دومین کاری که کردند چه بود؟

پیوندهای برادری را در جامعه تثبیت کردند. پیمان اخوات بستند؛ (إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ). این را بین جامعه جریان دادند. یعنی چه؟داریم ویژگی‌های یک جامعه کوچک را بیان می کنیم.

شما در یک روستایی که اصلا هیچ چیز دیگری هم در این عالم نیست بخواهید اسلام را پیاده سازید چه می‌کنید؟

باید ببینید وجود پیامبر صلی الله علیه و آله که اسوة حسنة بودند چه کاری انجام دادند ما همان کار را انجام دهیم.

آیه ۴۱ سوره حج می فرماید که: شما هر وقت خواستید کاری انجام دهید اگر در توانتان بود و قدرتش را داشتید اولین کاری که باید انجام دهید، اقامه صلوة است.

(الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ) اولین کار نماز است.

خاصیت تمدن اسلامی این است که یک کل یک‌پارچه است همه چیز در آن به‌هم می آید و هیچ چیز خارج نمی‌زند.

قرآن می فرماید (الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ) بلافاصله پیغمبر صلی الله علیه و آله مسجد بنا می کند. این مسجد پس در تمدن اسلامی یک جایگاه بسیار ویژه‌ای دارد شاید یکی از مهمترین جایگاه‌ها را دارد.

مسجد به تنهایی چیزی ندارد؛ آن کسی که می آید به این مسجد روح می دهد، امام آن مسجد است. اگر امام مسجد نباشد مسجد بی روح است بی صاحب است. مثل یک کالبد و جسم بی روح می ماند.

خب حالا امام که می خواهد بیاید در یک جامعه کوچکی امامت کند چطور باید این کار را انجام دهد؟

آیا اسلام مدلش مثل جباران عالم هر که می خواهد برود یک جایی حکومت کند با یک حکم می رود و می گوید همه وظیفه دارند احترام بگذارید یا خیر؟

مدل تصرف اسلام مدل دیگری است. شما وقتی می خواهید بروید حایی و مردم بیاییند پای کار، باز باید چه کنید؟ بروید سراغ پیامبر صلی الله علیه و آله ببینید پیامبر چه کردند؟

پیامبر صلی الله علیه و آله چطور این ولایت و حکومت خودش را در جامعه جاری نمود؟ از چه ابزارهایی استفاده کرد؟ باید برویم سراغ قرآن. شما همه عالم هستید و مسلط به قرآن.

آیاتی در قرآن داریم که در این آیات توضیح می دهد پیامبر مکرم صلی الله علیه و آله چه شد که در این جامعه، آن نفوذ و جایگاه خودش را برقرار کرد؟

یک آیه خیلی واضح است. یک آیه را بنده عرض می کنم بقیه آیات را شما بفرمائید.

قرآن می فرماید این پیامبری که بین شما آمده است (عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ).

جالب است می فرماید: (بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ). این قید فقط مربوط به مومنین است یعنی آن (عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ) برای همه است برای مشروب خور و کافر و… برای همه است. ولی برای مومنین رئوف رحیم. یک رحمت، محبت و مهربانی بیشتری دارد. مثل تفسیر (بسم الله الرحمن الرحیم) که می فرمایند رحمان رحمت واسعه الهی است و رحیم رحمت خاص است.

آیات دیگری که وجود پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را ترسیم می نماید که ایشان چطور بین مردم آن جایگاه امامت خود را تثبیت کردند. یکی در این آیه بود. مابقی را شما بفرمائید.

(وَإِنَّكَ لَعَلَی خُلُقٍ عَظِيمٍ). (فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ)؛ شمای پیغمبر که عالم‌ترین و بهترین و عارف‌ترین آدم هستید و همه این ویژگی‌ها را دارید، ولی این که مردم دور شما جمع شده‌اند، بخاطر «لِنْتَ لَهُمْ»  است نه بخاطر اینکه از همه دانشمندتر هستی. تازه این «لِنْتَ لَهُمْ» بخاطر چیست؟ (فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ)؛ خدا هم همه رحمتی که می خواست به شما بدهد «لِنْتَ لَهُمْ» داد. نمی گوید بخاطر محبت خدا دانشمندترین هستی. می فرماید بخاطر محبت خدا شما نرم‌ترین هستی.

(فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا)؛ این آیه مفهوم دارد. یعنی عکسش هم صادق است. اگر دورت جمه شدند بخاطر «لِنْتَ لَهُمْ» است و اگر «لِنْتَ لَهُمْ» نبود دورت جمع نمی شدند.

ادامه آیه خیلی عجیب است.

(فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ)؛ خطا کردند هم باید ببخشی.

نه تنها باید ببخشی «وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ». باز جلوتر می رود و می فرماید «وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ».

این ویژگی‌های یک امام جامعه است. امام یک روستا و مسجد است در سطح خودش.

آیه دیگر بفرمائید.

– (مَّحمدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ) آیه دیگر بفرمائید.

– (يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا). خب دیگر؟

– (وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ)؛ این ویژگی‌ها مهم است.

آیه دیگر؟

– (وَدَاعِيًا إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَسِرَاجًا مُنِيرًا).

یک آیاتی هم داریم که می فرماید پیامبر صلی الله علیه و آله چیست؟

(لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ) است.

(وَقَالُوا مَالِ هَذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعَامَ وَيَمْشِي فِي الْأَسْوَاقِ) است. یعنی در مردم حرکت می کند.

ولی یک آیه خیلی مهم است که ما معمولا این آیه را از بقیه آیه‌ها جدی‌تر می گیریم یعنی ما که خودمان را عالم اسلام می دانیم این آیه را که نخواندیم از همه آیه‌ها جدی‌تر و محکم‌تر می گیریم. چند مرتبه این آیه آمده است یک مورد در سوره جمعه بیان شده است.

(يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ الْمَلِكِ الْقُدُّوسِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ)؛ هُوَ الَّذي بَعَثَ فِي الأُمِّيّينَ رَسولًا مِنهُم يَتلو عَلَيهِم آياتِهِ وَيُزَكّيهِم وَيُعَلِّمُهُمُ الكِتابَ وَالحِكمَةَ وَإِن كانوا مِن قَبلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ

این همه ویژگی امام.

ما اگر می خواهیم عالم اسلام بشویم و اسلام را در جامعه کوچکی به اندازه یک روستا و یا محله‌ای که امام آن مسجد هستیم بخواهیم پیاده کنیم، باید (لکم فی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ) را آنجا اجرا کنیم تا مردم بیایند پای کار.

همه اینها برای چه باید اتفاق بیفتد؟

باز در یک آیه دیگر می فرماید: (لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ)؛ اینجا ناس مرفوع است نه منصوب. ما فارسی که ترجمه می کنیم ناس را منصوب ترجمه می کنیم.

آیه را فارسی ترجمه کنید، می فرماید: ما خداوند را فرستادیم با کتاب و بینات و میزان برای اینکه مردم را به قیام دعوت کند. درست است؟

ولی این معنایش این نیست.

«لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» یعنی حتی پیامبر، کتاب، بینات و میزان هم اگر باشد نتیجه‌اش باید این باشد که خود مردم بیایند پای کار نه اینکه ما مردم را هول دهیم یا به اجبار بیاوریم یا پول بیاوریم  و… . نه! نه! خود مردم باید بیایند.

خب این را چرا عرض کردم؟

پس معلوم می شود امام در هر جامعه‌ای سه کار اصلی دارد:

  1. تقویت پیوندهای اجتماعی که پیامبر صلی الله علیه و آله انجام دادند و در مدینه و مکه انجام دادند.

در اسلام پیوندهای اجتماعی و ولایی چطوری هستند؟

چند پیوند در آیات و روایات داریم که به شدت به آنها سفارش شده است.

سه تا پیوند در آیات و روایات به شدت به آنها توصیه شده است. پیوند بین بین انسانها، پیوند عرضی و هم‌سطح.

یکی همین آیه‌ای که قبلا خدمت شما عرض کردم. (إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ)؛ پیوند برادری بین مومنین. یعنی هر کسی که به اسلام اعتقاد داره برادر دینی دیگری است و نسبت به او حقی دارد.

این اولین پیوند.

دوم؛ پیوند خانوادگی است. صله رحم است که این همه سفارش در آیات و روایات بیان شده است.

و سومی که معمولا در جوامع کم رنگ شده است، پیوند همسایگی است که فرمود: جبرئیل اینقدر مرا به همسایگی سفارش کرد که فکر کردم همسایه از همسایه ارث می برد. اینقدر مهم است.

تقویت پیوندهای سه گانه، وظیفه امام است. اینها باعث می شوند که جامعه تقویت شود.

۲. کار مهم، همین آیه ای است که تلاوت شد؛ «لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» مردم را بیاورید پای کار حق.

مهمترین حقی که در یک جامعه کوچک محلی باید ایفا بشود حقوق همدیگر است. یعنی مردم بیایند این حقی که نسبت به همدیگر دارند را در قالب حل مساله‌های همدیگر انجام بدهند.

وقتی که خداوند در قرآن فرموده بین اینها پیوند مومنین هست پیوند ایمانی هست.

پیوندهای ایمانی و ولایی جنسش چیست؟

وقتی که نور خداوند بین دو نفر می خواهد جاری شود جنسش محبت است. آن کنهش محبت است شما می بینید که در آیات و در اسلام و جاهای مختلف وقتی متوجه می شود. این محبت به معنای این نیست که مدام فدای یکدیگر شوند؛ خیر!

این محبت تبلورش در چیست؟

در ایثار؛ در خدمت کردن است. حل مساله کردن است. یعنی من می خواهم به اطرافیانم ولایت الهی را جاری بکنم باید نسبت به اطرافیانم محبت داشته باشم. باید به آنها خدمت بکنم. خدمت کردن نسبت به دیگران، حل مساله دیگران می شود یکی از وظایف مهم.

پس امام اولین وظیفه اش تقویت پیوندهای اجتماعی است.

دومین وظیفه‌اش «لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» است این که مردم بیایند پای کار همدیگر.

مساله که می گوییم مفصل است و منظورمان فقط بسته غذایی نیست. یک سبد بسیار بزرگی از مسائل است. آدمها مسائل بسیار زیادی دارند. طرف مساله اعتقادی دارد، خانوادگی دارد، فرزندش مساله تفریح دارد. مساله هنر؛ مساله در حوزه های اجتماعی و اقتصادی. مسأله دانش. بالاخره بنا است اگر دانش در ثریا هم باشد به آن دست پیدا کنیم به وعده پیامبر صلی الله علیه و آله.

خب این باید انجام بشود. یک نفر باید این مردم را یقوم الناس بکند که بروند به دانشی که در ثریا است دست پیدا کنند. این هم یک مساله است. باید حل شود.

مسائل آموزشی و پژوهشی، امنیت، سلامت و… .

وقتی ما می گوییم امام یک جامعه، یک جامعه کوچک محلی فرضا یک روستا، شما امام آن روستا و محله ای هستید که چند هزار نفر آدم در اطرافیان شما قرار دارد ـ دارم مدل سازی می کنم ـ در این جامعه قرار است چه اتفاقی بیفتد؟

اولی که تقویت پیوندهای اجتماعی بود.

دومی که حل مسائل مردمی بود.

۳. و سومین اتفاق، خود نهاد امامت باید تقویت شود. شخص امام باید رشد کند. امام که نمی تواند رشد نکند. فاقد شیء که نمی تواند معطی شیء باشد. وقتی امام دانش، تقوای، عرفان، اخلاق، آداب و محبت وی ضعیف است او نمی تواند به بقیه محبت هدیه کند باید روی خود کار کند و تلاش کند. شاید از همه مهمتر همین مورد آخر باشد که خود را تقویت کند.

پس امام سه کار جدی دارد.

ما الان اگر برویم به غربی‌ها بگوییم آقا باسمه تعالی برو داخل یک روستا آنجا را توسعه بد. برای همه چیز یک جزوه دارند. گام اول این گام دوم … . ولی ما برای تمدن اسلامی خود این جزوه ها را تولید نکردیم. ما هم باید تولید کنیم.

مثلا وقتی یک جایی را در کشور می خواهیم رشد دهیم می رویم از همان غربی ها کپی می کنیم بخاطر اینکه خودمان تولید نکردیم باید تولید کنیم. اینقدر نیاز هست و این تولید هم در کتابخانه اتفاق نمی‌افتد بلکه در میدان، رفت و برگشت بین میدان و مبانی است یعنی در میدان تجربه می کنی و دوباره بر می گردی.

ما در بنیاد هدایت داریم تلاش می کنیم اینها را آرام آرام تدوین کنیم.

اگر من رفتم وارد یک روستا شدم از کجا شروع کنم؟ چه گام‌هایی را باید طی کنم؟ چه ویژگی دارد؟ چه مهارت‌هایی می‌خواهد؟ چه لوازمی دارد؟ کجا باید برم؟ اینها را باید تدوین کنیم. این‌ها دانشی است که در اسلام باید تدوین شوند. با مبانی اسلام باید تدوین شود نه با مبانی غرب.

به لطف خدا ما غنی‌ترین منابع الهی را داریم. قرآن و سنت منابع بسیار غنی دارند که حرف‌های بسیار عمیق در آنها وجود دارد که اگر ما این‌ها را عالمانه کشف نماییم و در میدان پیاده کنیم خیلی از مسائل‌ حل می‌شود.

همین آیه (فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا) را اگر بخواهیم تبدیلش بکنیم به یک برنامه عملی؛ یعنی چطور اینهایی که در آیه بیان شده را باید پیاده کنیم؟ عملی در مسجد؟

الان یکی بیاد بگوید من معتادم تطبیقش چیست؟ یک خانمی می آید و سرپرست ندارد و با چهار فرزند، من این تطبیقی که باید به او بدهم به چه شکل می شود؟ اینها چیزهایی است که باید در میدان تولید کنیم. و باید دور هم جمع بشوید و تجربه ها را با هم به اشتراک بگذارید. من فلان کار را کردم درست شد و من فلان کار را انجام دادم خراب شد.

رفته بودم پیش یک عالمی خیلی آدم درستی است. در یکی از شهر در مسجد جامع نماز می خواند و مردم بسیار دوستش دارند. بسیار عالم است و در حوزه هم تدریس دارد و بسیار انسان با صفا و خوبی است. مسائل مردم را حل می کند. یکی از مسائل‌شان مساله زنان بی سرپرست است. زنان بی سرپرست مهمترین مشکل کوتاه مدت جدی آنها معیشت آنها است. این بنده خدا برای آنها کارگاه خیاطی ایجاد کرده بود. به ایشان عرض کردم حاج آقا مهمترین راه حل برای زن بی سرپرست چیست؟ سرپرست است. باید این مساله را حل کنیم.

آن راه حل، غربی است که ما می رویم برای آنها شغل ایجاد می کنیم. ولی خب حل مساله سرپرست مگر به این راحتی است؟! در جوامع مدرن حل کردن مساله خیلی سخت‌تر از ایجاد شغل کردن است. می گوید کی ازدواج می کند؟! کی می آید با یک زن دارای مثلا چهار فرزند ازدواج کند؟! اینها چیزهایی سختی است که ما باید مساله‌اش را حل کنیم.

باید در بستر جامعه مساله حل شود. باید برای آنتولید دانش بکنیم. یا مثلا مساله‌هایی مثل تفریح. واقعا مساله تفریح را در اسلام چه پاسخی باید برای آن بدهیم؟ الان فرزندان ما همه درگیر این مساله هستند. تابستان و زمستان موبایل در دستشان است. سالم‌ترین تفریح آنها شده بازی با موبایل. حالا تفریحات ناسالم هم ممکن است دچار بشوند. ما باید حرف داشته باشیم و فقط به توصیه های کلان که کار راه نمی افتد. بحث سلامت، خانواده… .

یک مساله همین دعواهای خانوادگی است. کشف فرمول اینکه همسران را چطور با هم آشتی دهیم؟! کرامت انسانها را چطور باید حفظ کنیم؟!  بچه‌ها را چطور در این خانواده‌ها کریم بار بیاوریم؟ کسی که کرامت نفس را در خود احساس کند معصیت نمی کند؛ «مَن كَرُمَت علَيهِ نَفسُهُ لَم يُهِنْها بالمَعصيَةِ». کرامت را چطور باید بوجود بیاوریم؟

اینها همه فرمول دارد و فرمولهایش در کتاب خدا وجود دارد. در سنت ما هست. باید کشف کنیم. مساله همه ما هم هست. اصلا مساله شیعه و سنی هم دیگر نیست. مسیحی‌ها هم در این مساله گیر هستند. الان شما می روید در کلیساها می بینید همه کلیساها خالی است. مردم دیگر دنبال خدا و پیغمبر نیستند. گاهی اصلا خداپرستی تحت الشعاع قرار می گیرد نه مساله شیعه و سنی و این موارد نیست. ما می خواهیم ولایت الله در جهان حاکم شود. بحث بسیار است.

این که امام مسجدمان امام محله بشود و فقط امام مسجد نباشد. واقعا بار همه اتفاقات محله را روی دوش خود احساس کند. به این می گویند مقام امامت. یعنی امام آنها بشود یعنی نسبت به آنها احساس مسئولیت می کند این مساله را وقتی می فرماید: (عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ) این یعنی احساس مسئولیت کرده که این حالت برای او بوجود آمده؛ روی دوش خود دانسته. لذا می فرماید: «مَنْ أَصْبَحَ لاَ يَهْتَمُّ بِأُمُورِ اَلْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلاً يُنَادِي يَا لَلْمُسْلِمِينَ فَلَمْ يُجِبْهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ». اصلا از دایره اسلام خارج می شود اگر غیر از این باشد.

باید برای اینها فرمول کشف کنیم. در جلسات علمایی باید فرمول کشف کنیم و در کتابخانه هم نیست.

تجربه‌ها! تک تک تجربه‌های شما که در میدان دارید اینها باید در جمع‌های چند نفره مطرح شود، مباحثه شود مثلا اینجا مساله را حل کردید اما طولانی مدت این آفت ممکنه بوجود بیاید. اینجا درست است آنجا غلط است و دوباره تجربه می کنید. خیلی برکت دارد. که گام به گام رشد کنند و جلو بروند. تا بتوانیم به فرمول‌های اصلی دست پیدا کنیم که واقعا هر کدام از علمای اسلام حداقل امام محله خودشان باشند.

امام، نه به معنای اینکه مثلا وقتی به مردم چیزی می گوییم احتراما گوش کنند. نه! واقعا امام بشوند. واقعا قلب تپنده و مدیر میدان ما باشیم. این خیلی مهم است.

ان شاءالله خداوند کمک نماید بتوانیم این اهداف را به ثمر برسانیم.

برنامه‌های روز نخست همایش منادیان امت

همایش منادیان امت امروز با حضور بیش از ۶۰ نفر از ائمه جمعه اهل سنت استان سیستان و بلوچستان در اردوگاه امام خمینی ره تهران آغاز به کار کرد.

نخستین سخنران این همایش حجت الاسلام و المسلمین میرمحمدیان مدیر بنیاد هدایت بود که مباحثی پیرامون نقش امام جمعه در جامعه، مطرح کرد.

سخنران دیگر روز نخست همایش دکتر ایزدخواه نماینده محترم مردم تهران در مجلس شورای اسلامی بود که در مورد استان سیستان و بلوچستان و ظرفیت ائمه جمعه در نقش آفرینی فعال در حل مشکلات این استان سخنانی را ایراد نمود.

 


دکتر خالد قدومی نماینده جنبش حماس در ایران دیگر سخنران این همایش بود که ضمن تشریح وضعیت فعلی فلسطین و مواضع کشورهای اسلامی در قبال قدس شریف، نکاتی درمورد وظایف علمای اسلام نسبت به قبله نخست مسلمین جهان بیان کرد.


برنامه دیگر روز نخست همایش منادیان امت حضور در حوزه علمیه امام خمینی(ره) تهران و بازدید از این حوزه علمیه و نیز جلسه با جمعی از مدیران حوزه های علمیه تهران بود.
شرکت کنندگان در این نشست صمیمی به تبادل نظر پیرامون مسائل جامعه و نیز بیان تجربیات خود در اداره حوزه علمیه پرداختند.

این همایش فردا با بازدید شرکت کنندگان از باغ موزه دفاع مقدس و حسینیه جماران و نیز سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین نواب رئیس دانشگاه ادیان و مذاهب و حجت الاسلام والمسلمین ابوترابی فرد امام جمعه موقت تهران ادامه خواهد داشت و در نهایت روز چهارشنبه با برگزاری مراسم اختتامیه به کار خود پایان خواهد داد.

فهرست